اسرائیلیات؛ از طبری تا رشدی
اِسرائیلیات اصطلاحی در معارف اسلامی، به ویژه در زمینه تفسیر و علوم حدیث، ناظر به روایات، قصص و مفاهیمی که نه در قرآن و احادیث نبوی، بلکه در تعالیم امتهای پیشین به ویژه بنیاسرائیل ریشه دارند و حاصل جریانی است از داستانسرایی، اسطورهپردازی و وجوهی دیگر از تعالیم غیر اصیل که به ویژه در سدههای نخست هجری توسط گروهی -بیشتر از یهودیان اسلام آورده- ساخته شده و به حاشیه آموزشهای مسلمانان راه یافته است.
نویسندگان مسلمان به هنگام نقل از منابع پیشینیان، گاه با استفاده از تعابیر صریحی چون «برخی از کتب پیشینیان» یا «کتب پیامبران» به بیان مطلب میپرداختهاند. البته در مواردی نیز بدون ذکر سرچشمه، سخن را به صورت گفتار صحابه و تابعین، یا به عبارت دیگر به صورت احادیث موقوف نقل کردهاند.
در اوایل ظهور اسلام با نزول تدریجی آیات قرآن، گروندگان به اسلام با انبوهی از مفاهیم و قصص در قرآن کریم مواجه شدند که بخشی از آنها از تعالیم مشترک ادیان آسمانی بود و پیشتر به نوعی در کتب عهدین و دیگر کتب دینی مطرح شده بود و یهودیان و مسیحیان بیش و کم با آنها آشنا بودهاند. این مفاهیم و قصص که گاهدر کتب یهودیان با تفصیل بدانها پرداخته شده بود، در قرآن کریم پردازشی اجمالی و گذرا داشت.
ایجاز و گزیدهگویی قرآن کریم از یک سو و کنجکاوی مسلمانان اهل کاوش از سوی دیگر انگیزهای بود تا آنان در پی یافتن جزئیات مسائل و نیز پی بردن به نکات ریز برخی مفاهیم قرآنی همچون آفرینش، رستاخیز و نظایر آن، در صدد جستوجو در منابع پیشینیان برآیند. ابن خلدون در مقام تحلیل این پدیده، بر آن است که عرب پیش از اسلام با برخورداری از دانشی محدود، برای فراگیری و فهم برخی پرسشهای اساسی دینی، به همسایگان یهودی و مسیحی خود روی میآورد و پاسخگویان نیز بر پایه دریافتهای خویش از آثار دینی، پرسشها را جواب میگفتند.
درباره مسیحیان گفتنی است که آنان به جز برخی مفاهیم اساسی دینی، تنها در موضوعاتی چون داستان حضرت مریم و حضرت عیسی(ع) و نیز داستان اصحاب کهف، مطالبی جذاب برای مسلمانان داشتهاند و طبیعی است که محافل و تعالیم آنان در بسیاری از مسائل، برای پرسشگران کششی نداشته است. از آنجا که یهودیان برپایه کتب عهد عتیق و دیگر منابع دینی خود، درباره بسیاری از قصص مطرح شده در قرآن کریم و حدیث نبوی، سابقه ذهنی و آشنایی تفصیلی داشتهاند و افزون بر آن، ارتباط یهودیان ساکن در شبه جزیره با اعراب مسلمان شده از گذشته ارتباطی نزدیک بوده است، این تأثیرپذیری، درباره یهود بیشتر مصداق داشته است.
با انتقال مقر مسلمانان به مدینه -شهری که یهودیان بسیاری در آن و همسایگی آن میزیستند- ارتباط مسلمانان با یهودیان اسلام آورده و نیاورده افزونتر گشت. بر پایه برخی روایات، نسخههایی از تورات و کتب پیشینیان که در دسترس مسلمانان قرار گرفته بود، خود یکی از راههای ورود اسرائیلیات به محافل آنان بود؛ چنانکه ابو سلمه از ابوهریره نقل میکند که اهل کتاب، تورات را خود به عبری میخواندند و سپس برای مستمعان عرب زبان به عربی ترجمه میکردند.
همچنین روایت شده که عمر، صحیفهای را که ترجمهای از تورات بوده، در اختیار داشته و پیامبر اکرم (ص) از این امر ابراز ناخرسندی کرده است.
در احادیث منقول از پیامبر اکرم (ص) مضامینی در نهی از مراجعه به منابع اهل کتاب دیده میشود؛ در حدیثی چنین آمده است که از اهل کتاب پرسش نکنید، چه آنها شما را هدایت نمیکنند و به باطل رهنمون میشوند، و در حدیثی دیگر چنین گفته شده که آنچه اهل کتاب میگویند، نه قبول و نه رد کنید و چه بسا که اینگونه احادیث موجب آن شد تا در دوره صحابه این روایات و قصص از آن ارج و منزلتی که بعدها در دوره تابعین یافت، برخوردار نباشد و کمتر مورد توجه قرار گیرد.
با توجه به آنچه اکنون از جریانهای دوره صحابه در دست است، باید در نظر داشت که اگرچه در پارهای از روایات از زبان ابن مسعود و ابن عباس، از رجوع به اهل کتاب نهی شده است. ولی از سوی دیگر روایاتی در دست است که ابن عباس و برخی دیگر از مفسرین متقدم، درباره تفسیر برخی از آیات، اشکالی در پرسش از یهودیان اسلام آورده نمیدیدهاند. به هر حال، از منابع چنین برمیآید که در دوره صحابه، مسلمانان با برخی از سنن یهود کمابیش آشنا بودهاند. نمونهای بارز از این دست تأثیرپذیریها در روایات صحابه، حکایتی از تورات با این مضمون است : «برکت غذا با وضو ساختن پیش از صرف آن افزون میگردد» که ریشه آن در منابع یهودی آشکارا دیده میشود.
شخصیتهای مؤثر در شکلگیری اسرائیلیات
توجه به تفصیلات امتهای پیشین درباره آنچه در قرآن کریم و حدیث نبوی وارد شده بود، در دوره تابعان با اهمیتی ویژه تلقی میشد و به هنگام بررسی تاریخی، نام چند تن از مشاهیر تابعان که برخی از آنان دارای اصلی یهودی بوده، و برخی تنها از منابع یهودی بهره گرفته بودهاند، به طور شاخص به چشم میخورد؛ شخصیتهایی که در جوانب گوناگون شکلگیری اسرائیلیات، خواه وارد ساختن روایات از منابع بیگانه و خواه پردازش آنها نقش مؤثری را ایفا کردهاند.
کعب الاحبار
ابو اسحاق کعب بن ماتع حمیری، ملقب به کعب الاحبار (مرگ ۳۲ق) شخصیتی بسیار حائز اهمیت است؛ وی از بزرگان یهود یمن بود که در زمان خلفاء به دین اسلام گروید. رجالشناسان او را در طبقه نخست تابعان نام بردهاند و صحابیان و تابعانی چون ابن عباس، ابوهریره، مالک بن ابی عامر و عطاء بن ابی رباح از او نقل روایت کردهاند.
کعب که در محافل یهودیان حِمیر، از موقعیتی ویژه برخوردار، و از محتوای کتب یهود آگاه بود، پس از اسلام آوردن، در برخی محافل مسلمانان نیز پاسخگوی پرسشهای کنجکاوان بود. در این میان، تعلق خاطر عمر و معاویه به داستانهای کعب تأثیر شایانی بر هموار کردن راه، برای تداول روایات او در میان مسلمانان داشت، تا آنجا که گاهبه تفسیر آیاتی از قرآن کریم نیز میپرداخت.
آزادی کعب در پردازش داستانهای گوناگون و نقل روایات، بدانجا انجامید که برخی صحابه چون ابن عباس را به ستوه آورد؛ از جمله باید به حکایتی اشاره کرد مبنی بر اینکه کعب روایتی غریب درباره خورشید و ماه بازگو کرده بود و آنگاه که ابن عباس از مضمون گفته او آگاه شد، وی را تکذیب، و از بابت وارد ساختن آراء یهودی در تعالیم اسلامی سرزنش کرد و با تمسک به آیهای از قرآن کریم و حدیثی از رسول اکرم (ص)، به شرح درباره موضوع پرداخت. پس از آن چون عِکرَمه شاگرد ابن عباس، قصه خشم او را برای کعب بازگو کرد، وی زیرکانه گفته خود را به کتابی منسوخ نسبت داد و سخن ابن عباس را تأیید کرد و به استغفار پرداخت.
عبدالله بن سلام
منابع روایی به شخصیت دیگری به نام عبدالله بن سلام در عهد صحابه اشاره دارند که مطابق روایات از یهودیانی بوده است که در زمان حضرت رسول (ص) اسلام آورده بوده است. بر پایۀ منابع رجالشناختی کسانی چون ابوهریره، انس بن مالک، عطاء بن یسار و دیگران از او روایت کردهاند. مطابق روایات، اسلام آوردن وی در پی مجموعهای از پرسش و پاسخها از پیامبر (ص) بوده است. متن این پرسش و پاسخ در اثری با عنوان مسائل عبدالله بن سلام به گونهای گاه افسانهوار بازتاب یافته است در متن یاد شده، در قالب پاسخهای منتسب به حضرت رسول (ص)، مضامینی مطرح شده است که گاه میتوان آنها را متأثر از اندیشههای یهود دانست. در این پاسخها حتی آیهای از قرآن کریم، به عنوان نقلی از تورات توسط حضرت رسول (ص) انگاشته شده است.
عبید بن شریه جُرهُمی
پس از اینان باید از عبید بن شریه جُرهُمی (مرگ ۸۶ق) یاد کرد که بر اخبار پیشینیان آگاهی گستردهای داشت و همین امر سبب گردید تا معاویه او را نزد خود فرا خواند و داستانسرای خویش سازد آگاهی عبید از تاریخ قدیم عرب، به ویژه مردمان یمن، به حدی وسیع بود که مسعودی در بخش اخبار یمن و عرب عاربه، غالباً بر گزارشهای عبید تکیه داشته است. گستردگی وقوف ابن شریه بر اخبار یمن، این اندیشه را تقویت میکند که او بخشی از این روایات و قصص را از یهودیان یمن برگرفته است.
وهب بن منبه
به عنوان نقطۀ عطفی در رواج اسرائیلیات باید از وهب بن منبه (مرگ حدود ۱۱۰ق) یاد کرد که اصل خاندان او از خراسان و از ابناء فارس، و خود زادۀ یمن بود. او که به عقیدۀ برخی از پژوهشگران با زبانهای عِبری و سریانی آشنا بود. بسیاری از مضامین کتب پیشینیان را در محیط یمن رواج داد. او خود بارها به استفاده از کتب پیشینیان، تصریح داشته است. روایات وهب در دورههای بعد در سطحی گسترده در سرزمینهای دیگر رواج یافت. این داستانهای منقول و پرداخته، سرانجام، وسیلهای شد تا برخی از قصهگویان کم دانش در محافل و مساجد کسانی را گرد خود فراهم آورده، به داستان سرایی پردازند. گرایش به اخبار پیشینیان که از دورۀ صحابه آغاز گردیده بود، با وجود کسانی چون عکرمه و مجاهد در اواخر سدۀ نخست هجری تا حدودی گستردهتر شد.
سدۀ سوم و رونق اسرائیلیات
نگرشی مقایسهای بر مقالۀ سوم از الفهرست ابن ندیم دربارۀ آثار اخباریان نسبشناس، نشان میدهد که چگونه روند پرداخت نویسندگان مسلمان، حتی اخباریان به اسرائیلیات، در سدۀ ۳ق نسبت به عصر پیشین رونق خود را از دست داده است. به عنوان نمونهای ویژه و قابل تأمل در اواخر سدۀ ۳ق، باید از کار محمد بن جریر طبری (مرگ ۳۱۰ق) یاد کرد که با هدف گردآوری مجموعهای گسترده مشتمل بر روایات گوناگون مرتبط با تفسیر آیات قرآنی، پارهای از روایات برگرفته از امتهای گذشته را به مناسبتهای موضوعی در تفسیر روایی خود جای داده است. در توضیح باید افزود که وادارندۀ طبری بر درج اینگونه روایات در کتاب تفسیر خود، وجود آنها در متون تفسیری متقدم بود که از اسرائیلیات به دور نبودهاند. بر خلاف اینکه وی در کتاب دیگرش، تاریخ، به تصریح خود، بدون آنکه بر احراز درستی گفتار مصرّ باشد، در بخش مربوط به تاریخ یهود، بر نقلیات آگاهان از اخبار امم سالفه بسیار پرداخته است، در کتاب تفسیر که در بر دارندۀ تعالیم دینی است، از چنین روشی در استفاده از منابع غیر اسلامی پیروی نکرده است.
طبری؛ منبع و الهامبخش آیات شیطانی
-
۲۰۴
تاریخ طبری
تاریخ الرسل و الملوک یا تاریخ الامم و الملوک معروف به تاریخ طبری کتابی است به زبان عربی که توسط محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب طبری، تاریخنگار و پژوهشگرِ ایرانی مسلمان در اواخر سده سوم پس از هجرت به رشته تحریر درآمدهاست. از اینکه محمد بن جریر طبری از چه منابع و مآخذی استفاده میکرده و پر از عباراتی مانند حدثنی، حدثنا، قال و در مواردی برای ذکر صیغهٔ مجهول با عنوان ذکر عن… است؛ اما وی مشخص نکرده که کدام منابع دقیقاً مکتوب هستند یا شفاهی. شیوهٔ نگارش تاریخ طبری، گردآوری نقل قولها بودهاست، اما این کار بیهیچ گزینش صحیحی صورت گرفتهاست تا جایی که نقل قولهایی از اشخاصی چون سیف بن عمر در آن به چشم میخورد که مورد رد بسیاری از محققان قرار گرفتهاست. منبع طبری برای دوران زندگی پیامبر اسلام، تاریخدانان اهل مدینه سدهٔ هشتم میلادی بود. البته تأثیرات فرهنگ پیش از اسلام نیز در نوشتههای این مورخان ملاحظه میشود. به عقیده اکثر مورخین و بسیاری از علمای اسلامی؛ تاریخ طبری مملو از داستانهای جعلی مشهور به اسرائیلیات است. اصطلاح اسرائیلیات برای آن دسته از روایات تاریخی بهکار میرود که اشاره به تحریفات یهودیان دارند. بهعنوان مثال؛ طبری در توصیف مصعببنزبیر گفته که وی فردی نرمخو و بخشنده بوده؛ در حالیکه طبق اسناد تاریخی مصعب آمر و عامل قتل هزاران اسیر شیعه بود که فریب اماننامه وی را خورده بودند. غَرانیق در تاریخ طبری اشاره به ماجرایی کذب و جعلی دارد که بر اساس آن حضرت محمد صلیالله علیه و آله و سلم در دوران زندگی در مکه در حال خواندن سوره نجم بود که شیطان دو آیه کوتاه در دهان وی قرار داد و سپس توسط جبرئیل از وحی نبودن این آیات و شیطانی بودن آن مطلع شد! غرانیق؛ سر تا پا اسرائیلیات است ۱- سجده کردن، مسجد و امثال آنها که در ذیل داستان غرانیق آمده در دوران حضور مسلمانان در مکه وجود نداشتند. ۲- این عبارت جزو عباراتی است که مشرکان مکه هنگام طواف کعبه میخواندند نه آیه قرآن. ۳- طبری مطلب را به گونهای آورده که داستان غرانیق (از سوره مکی نجم) روز اتفاق افتاد و آیه ۵۳ سوره حج همان شب نازل شد. حال آنکه سوره حج مدنی است و فاصله بین نزول دو سوره نجم و حج حداقل پنج سال است. ۴- به نقل ابن سعد غرانیق در رمضان سال پنجم بعثت رخ داد و مهاجران در شوال همان سال به مکه بازگشتند. اینکه مسافری از مکه خبر را به حبشه برساند و بعد مهاجران از حبشه به مکه بازگردند در آن زمان در یک ماه ممکن نبود. ۵- ابنعباس هم که به این داستان اشاره کردهاست، سال ۱۰ بعثت به دنیا آمدهاست؛ ولی این حادثه به گفته راویان در سال ۵ بعثت رخ دادهاست. ۶- محمد بن اسحاق میگوید این حدیث از «مجعولات زنادقه» میباشد و او کتابی در اینباره نگاشتهاست. ۷- طبری به خاطر اینکه محمد بن اسحاق این روایت را نقل کرده آن را در کتب خود آوردهاست.
-
۲۸ خرداد ۱۳۲۶
سِر احمد سلمان رشدی
نویسنده و مقالهنویس بریتانیایی-هندی است. وی نخستین بار با کتاب بچههای نیمهشب به شهرت رسید و جایزه بوکر را بابت نگارش این اثر دریافت کرد. اغلب آثار رشدی از شبهقاره هند ریشه میگیرد. داستانهای او را در گونه رئالیسم جادویی طبقهبندی میکنند. وی در شهر بمبئی در هند و در خانوادهای مسلمان به دنیا آمد. پدر او بازرگانی هندی است. سلمان رشدی در دانشگاه کمبریج تحصیل کردهاست و در حال حاضر تبعهٔ بریتانیا است.
-
۴ مهر ۱۳۶۷
آیات شیطانی
آیات شیطانی (The Satanic Verses) چهارمین رمان سلمان رشدی نویسنده هندی-انگلیسی است. این کتاب برای اولین بار در سپتامبر ۱۹۸۸ منتشر شد و تحریف بخشی از زندگی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم است. رشدی مانند کتابهای قبلیاش از واقعگرایی جادویی استفاده کرد و برای خلق شخصیتهایش بر رویدادها و افراد معاصر تکیه کرد. آیات شیطانی به غرانیق اشاره دارد، گروهی از آیات قرآنی که به سه الههٔ بتپرستان مکه اشاره دارد: لات، عزی و منات. بخشی از داستان که به «آیات شیطانی» میپردازد، بر اساس روایتهای مورخین واقدی و طبری بودهاست. این کتاب با جنجالهای بزرگی روبرو شد و مسلمانان آن را به توهین به اسلام و کفرگویی و تمسخر گرفتن دینشان متهم کردند. رمان در قالب رئالیسم جادویی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود. روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی، شامل ترک وطن کردگان هندی در انگلستان امروز میشود. هواپیمایی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده، بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. نفر نخست جبرئیل فرشته نام دارد، هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست و دیگری صلاحالدین چمچان فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان دوبلور در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و بهطرز جادویی نجات مییابند. در یک دگرگونی معجزهآسا، جبرئیل فرشته واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و چمچا نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، چمچا توسط پلیس به ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه جبرئیل بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. جبرئیل در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام الی کن را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجویی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده شدهاست. او این اندیشه را با افروختن آتش حسد در جبرئیل و نابودسازی رابطهاش با الی عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند بازمیگردند. جبرئیل که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر الی را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. صلاحالدین نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، برآن میشود که در هند باقی بماند. یک رشته از حکایات رؤیا روایی نیمه جادویی پرداختهشده در ذهن بیمار جبرئیل فرشته در درون داستان جای گرفته و با جزئیات مرتبط فراوان و نیز مایههای متعارفی از وحی الهی، ایمان و تعصّبات مذهبی و همچنین تشکیکات بههم پیوند خوردهاست. یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصریاست که برای مسلمانان توهینآمیز است. این حکایت شامل بازگویی دگرگون شدهٔ زندگی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم (در رمان با نام موهن «محوند» یا «پیامبر») در شهر مکه (در رمان با نام موهن «جاهلیه») است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن حضرت پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آن را لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وی در ادامه به دادن نسبت های ناروا و زشت به همسران پیامبر (ص) پرداخته است. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کردهاست. بخش دوم داستان عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. این زیارت هنگامیکه باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. در این میان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. بخش سوم رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد. این شخصیت کنایهای شفّاف به زندگی امام خمینی (ره) در زمان تبعیدش در پاریس دارد؛ ولی همچنین با دستمایههای اصلی راوی بازگشتکننده به شخصیت پیامبر در ارتباط است.
-
۱۰ مهر ۱۳۶۷
بررسی کتاب در هفتهنامه مصور
خوشوانت سینگ، هنگام بررسی کتاب در هفتهنامه مصور، ممنوعیت آیات شیطانی را پیشنهاد کرد و متوجه واکنشی بود که ممکن است در بین مردم ایجاد کند.
-
۱۳ مهر ۱۳۶۷
درخواست ممنوعیت ورود کتاب به هند
هند واردات این رمان را ممنوع کرد، پس از آن که سید شهابالدین، نماینده پارلمان هند و سردبیر ماهنامه مسلمانان هند از دولت راجیو گاندی درخواست کرد تا این کتاب را ممنوع کند.
-
۱۷ مهر ۱۳۶۷
اولین تهدید به مرگ
تهدید به مرگ رشدی او را مجبور به لغو سفر و گاهی گرفتن محافظ شخصی کرد. کمپین نامهنگاری به وایکینگ پرس در آمریکا «دهها هزار نامه تهدیدآمیز» را به همراه دارد.
-
۲۸ مهر ۱۳۶۷
ممنوعیت اعتراضات در انگلیس
اتحادیه سازمانهای مسلمان انگلیس مینویسد که دولت انگلیس برای ممنوعیت اعتراضات آیات شیطانی به دلیل توهین به مقدسات فشار میآورد.
-
۳۰ آبان ۱۳۶۷
واکنش الازهر
شیخ اعظم الازهر مصر از سازمانهای اسلامی در انگلیس خواست تا برای جلوگیری از توزیع رمان اقدام قانونی کنند.
-
۳ آذر ۱۳۶۷
اولین ممنوعیت
این رمان در آفریقای جنوبی و پاکستان ممنوع شد. این ممنوعیتها ظرف چند هفته در عربستان سعودی، مصر، سومالی، بنگلادش، سودان، مالزی، اندونزی و قطر دنبال میشود.
-
۱۱ آذر ۱۳۶۷
اولین کتابسوزی
اولین تجمع برای سوزاندن آیات شیطانی در انگلیس. ۷۰۰۰ مسلمان در راهپیمایی سوزاندن کتاب در بولتون شرکت کردند، این رویداد با بایکوت خبری انجام شد.
-
۲۴ دی ۱۳۶۷
حمایت غیرمسلمانان
یک نسخه از کتاب در برادفورد انگلیس سوزانده و موجب پوشش رسانهای و بحث گسترده شد. برخی از غیرمسلمان از این اقدام حمایت کردند.
-
دی ۱۳۶۷
درخواست برای عذرخواهی
شورای دفاع اسلامی از کتابهای پنگوئن خواست عذرخواهی کند، رمان را پس بگیرد، نسخههای موجود را از بین ببرد و هرگز آن را تجدید چاپ نکند.
-
بهمن ۱۳۶۷
انتشار در آمریکا
اولین نسخه از نسخه آمریکا همراه با نقد کتاب در مطبوعات آمریکا در کتابفروشیها ظاهر شد.
-
۲۳ بهمن ۱۳۶۷
حمله خونین به مرکز فرهنگی آمریکا در پاکستان
در حمله ۱۰۰۰۰ نفری به مرکز فرهنگی آمریکا در اسلامآباد پاکستان در اعتراض به رشدی و کتابش، ۶نفر کشته و ۱۰۰ نفر زخمی شدند.
-
۲۴ بهمن ۱۳۶۷
اعتراضات خونین در جامو و کشمیر
در شورشهای ضد رشدی در سرینگار، جامو و کشمیر یک نفر کشته و بیش از ۱۰۰ زخمی شدند.
-
۲۵ بهمن ۱۳۶۷
فتوی تاریخی برای اعدام
امام خمینی فتوایی صادر کرد و از همه مسلمانان خواست که همه دستاندرکاران انتشار رمان را اعدام کنند. بنیاد ۱۵ خرداد پاداش برای اعدام رشدی مشخص کرد.
-
۲۷ بهمن ۱۳۶۷
ورود رشدی به برنامه حفاظتی انگلیس
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حزبالله لبنان، اشتیاق خود را برای «اجرای فرمان امام» اعلام کردند. رشدی وارد برنامه حفاظتی توسط دولت انگلیس شد.
-
۲۸ بهمن ۱۳۶۷
تحریم فروش توسط بزرگترین فروشندگان
فروشگاههای زنجیرهای کتاب از جمله B. Dalton، بارنز اند نوبل والدن بوک، میگویند که دیگر کتاب را نمیفروشند.
-
۲۹ بهمن ۱۳۶۷
غلطنامه نخست رشدی
رشدی عذرخواهی کرد. در ابتدا، ایرنا (خبرگزاری رسمی ایران) میگوید که اظهارات رشدی «بهطور کلی به اندازه کافی برای عفو او کافی تلقی میشود».
-
۳۰ بهمن ۱۳۶۷
حکم قطعی است
صدور حکم امام خمینی مبنی بر اینکه هیچ عذرخواهی و پشیمانی توسط رشدی نمیتواند حکم اعدام او را لغو کند.
-
۳ اسفند ۱۳۶۷
حذف رمان از فروشگاههای مهم آمریکا
رمان در آمریکا منتشر شد. کتابفروشیهای زنجیرهای بزرگ بارنز اند نوبل و والدنبوک در معرض تهدید، این رمان را از یک سوم کتابفروشیهای کشور حذف کردند.
-
۵ اسفند ۱۳۶۷
شورش خونین در هند
در اثر شورش بزرگ ضد رشدی در بمبئی، ماهاراشترا، هند، دوازده نفر جان خود را از دست دادند و ۴۰ نفر مجروح شدند.
-
۹ اسفند ۱۳۶۷
آغاز بمبگزاریها در آمریکا
کتابفروشیها، از جمله کوبیس و والدنبوک در برکلی، کالیفرنیا، آمریکا، به دلیل فروش رمان بمباران شدند. دفاتر ریوردیل پرس، یک روزنامه هفتگی در برانکس، توسط بمبهای آتشین ویران شد. تماسگیرنده با ۹۱۱ میگوید این بمبگذاری در تلافی سرمقالهای بود که از حق خواندن رمان دفاع میکرد و از فروشگاههای زنجیرهای انتقاد میکرد که فروش آن را متوقف کردند.
-
۱۶ اسفند ۱۳۶۷
قطع رابطه دیپلماتیک ایران و انگلیس
ایران روابط دیپلماتیک خود را با انگلیس قطع کرد.
-
اسفند ۱۳۶۷
فروش در ترکیه قانونی است
کتابفروشیهای مستقل از جمله کودیس در برکلی، کالیفرنیا، آمریکا و پاولز در پورتلند، اورگان، آمریکا به فروش کتاب ادامه میدهند. سازمان کنفرانس اسلامی از ۴۶ دولت عضو خود خواست تا این رمان را ممنوع کنند. این سازمان برای داشتن این کتاب مجازات سه سال زندان و ۲۵۰۰ دلار جریمه نقدی تعیین کردهاست. در مالزی، سه سال زندان و جریمه ۷۴۰۰ دلاری؛ در اندونزی، یک ماه زندان یا جریمه نقدی. تنها کشوری با جمعیتی عمدتاً مسلمان که در آن رمان قانونی باقی ماندهاست، ترکیه است. چندین کشور با اقلیتهای مسلمان بزرگ، از جمله پاپوآ گینه نو، تایلند، سریلانکا، کنیا، تانزانیا، لیبریا و سیرالئون نیز برای داشتن این رمان مجازات تعیین میکنند.
-
اردیبهشت ۱۳۶۸
حمایت کت استیونس از فتوی در تلویزیون و تکذیب بعدی
یوسف اسلام، موزیسین (کت استیونس) حمایت خود را از این فتوا نشان داد و در طول یک مستند تلویزیونی انگلیسیی، طبق گزارش نیویورک تایمز، اظهار داشت که اگر رشدی در خانه او ظاهر شود، "ممکن است به کسی زنگ بزند که ممکن است بیش از آنچه که دوست دارد به او آسیب بزند. من سعی میکنم با خمینی تماس بگیرم و به ایشان بگویم که این مرد دقیقاً کجاست.» یوسف اسلام بعداً حمایت از فتوا را تکذیب کرد.
-
۶ خرداد ۱۳۶۸
تجمع بزرگ مسلمانان مقابل پارلمان لندن
۱۵۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ مسلمان در میدان پارلمان لندن گرد هم آمدند و رشدی را به شکل مجسمه سوزانده و خواستار ممنوعیت رمان شدند.
-
۹ مرداد ۱۳۶۸
حمایت بیبیسی از رشدی
بیبیسی فیلم شعر تونی هریسون «ضیافت آنها» را پخش کرد که در آن هریسون از رشدی با تشبیه او به مولیر، ولتر، عمر خیام و بایرون دفاع میکند. پس از پخش فیلم شعر خود، هریسون شعری با عنوان آیات شیطانی در آبزرور منتشر کرد.
-
۱۲ مرداد ۱۳۶۸
اولین عملیات استشهادی
مصطفی محمود مازح بهطور تصادفی خود را همراه با دو طبقه از هتلی در مرکز لندن هنگام تهیه بمبی که قصد کشتن رشدی را داشت، منفجر کرد. شهید مصطفی مازح از اعضای حزبالله لبنان بود. بمبی که وی به بدن خود بسته بود بهدلیل رطوبت بسیار بالای هوا منفجر شد.
-
مرداد ۱۳۶۸
عدم حمایت بنیاد نوبل از رشدی
کرستین اکمن و لارس گیلنستن، اعضای آکادمی سوئد (که جایزه نوبل ادبیات را اعطا میکند)، در اعتراض به امتناع آکادمی از حمایت از درخواست کابینه سوئد در حمایت از رشدی، شرکت در کار آکادمی را متوقف کردند.
-
۱۳۶۹
غلطنامه دوم رشدی
رشدی از مسلمانان عذرخواهی کرد. رشدی مقالهای را در مورد فوت امام خمینی به نام «با حسن نیت» منتشر کرد تا منتقدان خود را آرام کند و عذرخواهی کرد که در آن ظاهراً احترام خود را برای اسلام یادآوری و تاکید میکند. پنج بمبگذاری کتابفروشیها را در انگلستان هدف قرار دادند.
-
۳ دی ۱۳۶۹
بیانیه رشدی و درخواست او برای منع نشر کتاب
رشدی اعلامیه ای را امضا میکند که ایمان اسلامی خود را تأیید میکند و از وایکینگ پنگوئن، ناشر آیات شیطانی، نه کتاب را منتشر کند و نه اجازه ترجمه آن را میدهد.
-
۲۰ تیر ۱۳۷۰
اعدام مترجم ژاپنی و زخمیشدن مترجم ایتالیایی
هیتوشی ایگاراشی، مترجم ژاپنی رمان، توسط یک دانشجوی مبادله ای بنگلادشی به ضرب چاقو کشته و اتوره کاپریولو، مترجم ایتالیایی آن، به شدت زخمی شدهاست.
-
۱۱ تیر ۱۳۷۲
فرار عزیز نسین از آتش
عزیز نسین شرکتکننده جشنواره ادبی پیر سلطان ابدال بود که پیش از این اعلام کرده بود که این کتاب را ترجمه و منتشر خواهد کرد. مخالفانش خواستار تحویل او برای اعدام شدند. وقتی نسین تغییر عقیده نداد، جمعیت هتل را به آتش کشیدند. نسین از آتش نجات یافت و جان سالم به در برد.
-
مهر ۱۳۷۲
تیراندازی به ناشر نروژی
ناشر نروژی رمان، ویلیام نیگارد، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شدت مجروح شد.
-
۱۳۷۲
افزایش مبلغ جایزه اعدام
بنیاد ۱۵ خرداد جایزه اعدام رشدی را به ۳۰۰۰۰۰ دلار افزایش داد.
-
۱۹ خرداد ۱۳۷۳
رشدی در برنامه طنز بیبیسی
رشدی در ضبط اپیزودی از مسابقه خبری طنز بیبیسی آیا برای شما خبری دارم شرکت میکند، که شب بعد پخش میشود. رشدی بعداً ادعا کرد که پسرش بیش از هر چیز دیگری که انجام داده بود تحت تأثیر این کار قرار گرفت. به گفته پل مرتون کمدین، یکی از شرکت کنندگان همیشگی برنامه، رشدی فقط به دلیل اینکه افسران حفاظت از طرفداران برنامه بودند، اجازه حضور توسط پلیس را دریافت کرد.
-
۴ شهریور ۱۳۷۴
رشدی ایمان و غلطنامههایش را تکذیب میکند
رشدی به مکالوی از تایمز میگوید که تلاش او برای جلب رضایت افراطگرایان با تأیید ایمان اسلامیاش و دعوت به خروج آیات شیطانی «بزرگترین اشتباه زندگی من» بود.
-
۱۳۷۶
جایزه اعدام دوبرابر شد
جایزه دو برابر شد و به ۶۰۰۰۰۰ دلار رسید.
-
۱۳۷۷
عفو ملوکانه رشدی توسط خاتمی
دولت ایران علناً اعلام کرد که «نه از عملیات ترور رشدی حمایت میکند و نه مانع از آن خواهد شد». این به عنوان بخشی از توافق گستردهتر برای عادیسازی روابط ایران و انگلیس اعلام شدهاست. رشدی متعاقباً اعلام میکند که مخفیانه زندگی نمیکند و در واقع مذهبی نیست. به گفته برخی از روحانیون برجسته ایران، علیرغم فوت امام خمینی و اعلامیه رسمی دولت ایران، این فتوا همچنان به قوت خود باقی است. کمال خرازی وزیر امور خارجه ایران گفت: دولت جمهوری اسلامی ایران هیچگونه قصدی برای تهدید جان نویسنده آیات شیطانی یا هر فرد مرتبط با اثر وی ندارد و هیچ اقدامی را نیز برای انجام آن تشویق یا کمک نخواهد کرد! بنیاد ۱۵ خرداد مبلغ جایزه برای اعدام رشدی را به ۲٫۸ میلیون دلار افزایش داد.
-
۲۵ بهمن ۱۳۷۷
بیانیه مجلس ایران درباره رشدی
در دهمین سالگرد صدور حکم علیه رشدی، بیش از نیمی از نمایندگان مجلس ایران بیانیهای را امضا کردند که در آن اعلام شد: «حکم رشدی کفرگو، مرگ امروز و فردا و سوزاندن است. تا ابد در جهنم».
-
۲۵ بهمن ۱۳۷۸
پاداش حکم اعدام رشدی با بهره بانکی
حسن صانعی، رئیس بنیاد پانزدهم خرداد، مجدداً تأکید کرد که حکم اعدام همچنان معتبر است و مبلغ ۲٫۸ میلیون دلار بنیاد. پاداش با بهره به مجریان حکم رشدی پرداخت خواهد شد.
-
دی ۱۳۸۰
لغو ممنوعیت کتاب در آفریقای جنوبی
آفریقای جنوبی ممنوعیت خود را برای آیات شیطانی لغو کرد.
-
۲۷ بهمن ۱۳۸۱
سپاه خواستار اعدام رشدی است
سپاه پاسداران بار دیگر خواستار اعدام رشدی شد. به گزارش ساندی هرالد، «حسن صانعی، رئیس بنیاد ۱۵ خرداد مبلغ ۲٫۸ دلار را اختصاص دادهاست و به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی، یک میلیون جایزه برای سر رشدی اعلام کرد که بنیاد او اکنون ۳ میلیون دلار پرداخت خواهد کرد.»
-
۱۳۸۳
کسی نمیتواند فتوی را پس بگیرد
فتوای امام خمینی علیه رشدی توسط رهبر بعدی ایران، سیدعلی خامنهای، در پیامی به حاجیان در مکه، مجدداً تأیید شد. ایران درخواستهای پس گرفتن فتوا را رد کردهاست، زیرا تنها کسی که آن را صادر کردهاست میتواند آن را پس بگیرد.
-
۲۵ خرداد ۱۳۸۶
رشدی نشان شوالیه ادبیات را دریافت میکند
رشدی به دلیل خدماتی که به ادبیات ارائه کرد، نشان شوالیه را دریافت کرد که اعتراض گروههای اسلامی را برانگیخت. چندین گروه با استناد به بحث آیات شیطانی درخواست مرگ او را تجدید میکنند.
-
۸ تیر ۱۳۸۶
لندن منفجر میشود
بمبهایی که در مرکز لندن کار گذاشته شده بود احتمالاً با لقب شوالیه سلمان رشدی مرتبط بودهاست.
-
۴ بهمن ۱۳۹۰
میزبانان هندی رشدی از شهر فرار کردند
معاون مدرسه دارالعلوم دیوبند، یک مدرسه اسلامی در هند، درخواستی صادر کرد که رشدی برای حضور برنامهریزیشدهاش در جشنواره ادبیات جیپور در پایان ژانویه از ویزا محروم شود. دولت هند پاسخ داد که هیچ برنامهای برای ممنوعیت ورود رشدی به کشور وجود ندارد و رشدی که در گذشته چندینبار به هند سفر کرده بود، نیازی به ویزا نداشت زیرا دارای کارت اشخاص هندی است که به دارندگان این اجازه را میدهد بدون مدارک دیگر به کشور مبدأ سفر کنند». رشدی در نهایت با استناد به گزارشهایی مبنی بر تلاشهای احتمالی برای ترور، تصمیم گرفت در جشنواره شرکت نکند. رشدی گزارشهای پلیس دربارهٔ قاتلان را بررسی کرد و گفت که پلیس ممکن است دروغ گفته باشد. در همین حال، پلیس به توصیه مقامات جشنواره ادبیات جیپور پس از خواندن گزیدههایی از آیات شیطانی، که در هند ممنوع است، از جیپور فرار کردند. جلسه پیشنهادی تماس ویدیویی بین رشدی و جشنواره ادبیات جیپور پس از اینکه دولت جشنواره را برای توقف آن تحت فشار قرار داد، با مشکل مواجه شد.
-
۳ اسفند ۱۳۹۴
حمایت مادی و معنوی رسانههای ایرانی از فتوی
گروهی متشکل از ۴۰ سازمان رسانهای در ایران ۶۰۰۰۰۰ دلار جمعآوری کردند تا به جایزه مجری فتوای رشدی اضافه کنند.
-
۲۱ مرداد ۱۴۰۱
ضربات کاری هادی مطر
سلمان رشدی قبل از ارائه سخنرانی در «چاتاکوا» (Chautauqua) واقع در نیویورک بوسیله چاقو از ناحیه گردن و شکم مورد حمله قرار گرفت و مورد اصابت ۸ ضربه کاری قرار گرفت. حال وی وخیم است. اندور وایلی، سخنگوی سلمان رشدی، پس از جراحی این نویسنده گفته است، خبرها «خوب نیست و رشدی احتمالاً یک چشم خود را از دست خواهد داد. عصب بازویش قطع شده و کبدش ضربه خورده و آسیب دیده است.» به گزارش رویترز، سلمان رشدی پس از جراحی قادر به صحبت کردن نیست و طریق دستگاه تنفس مصنوعی نفس میکشد. عامل حمله به سلمان رشدی فردی به نام هادی مطر، ۲۴ ساله، اهل فیرویو، در ایالت نیوجرسی است.
هادی مطر؛ جوان شیعه ۲۴ ساله که موفق شد سلمان رشدی را با ۸ ضربه کارد به شدت مجروح کند.